حانیهحانیه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

مامان و بابای مهربون

خدایا شکرت نی نی دار شدم

  سلام نی نی ناز و خوشکلم   بالاخره دعاهام جواب داد و خدا یه نی نی گذاشت تو دلم . دارم از خوشحالی میمیرم ،نمی دونی از خوشحالی چقدر گریه کردم. شنبه شب 30 ام مهر ماه سال 1390 فهمیدم که نی نی دار شدم و از خوشحالی 2 رکعت نماز شکر خوندم اما اون شب به بابایی نگفتم چون اون شب خسته بود و فردا ظهر بهش گفتم از خوشحالی گریه کرد ،تازه یواشکی فیلمش هم گرفتم که بعدا بهت  نشون میدم. همون موقع زنگ زدم به مامان جون و بابا جون و نمی دونی پشت تلفن واست چکار کردن از خوشحالی فقط صدای جیغشون رو پشت تلفن می فیمیدم؟؟؟؟!!!!!!! البته  باید بگم خاله شبنم قبل از همه فهمید که تو اومدی تو شکمم و از خوشحالی گریش گرفته بود...
11 دی 1390
1